بر مناقشه سلیمان ...


چندی پیش وقتی برای مطالعه موضوع معماری اورارتو به کریدور تاریخی روستای تمتمان در پشت دانشگاه نازلو ارومیه  رفتم فرصتی دست داد تا یکبار دیگر سری به مقابر اسلامی دوران صفوی در قبرستان تاریخی این روستا بزنم ، مقابری  که چه از نظر تاریخی وچه از نظر معماری در استان قابل توجه است اما شاید کمتر از آنچه باید به آنها توجه شده باشد . این مقابر توسط پژوهشگران مختلفی بررسی گردیده که نتایج آن در کتب و مجلات معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسیده است که از آن جمله میتوان به گزارشات هیات ایتالیایی در بررسی آذربایجان غربی ، کتاب آثار دوران صفوی نوشته آقای صدرایی و مقاله بررسی آثار تمتمان که توسط دوست ارجمندم آقای مهندس خان محمدی به رشته تحریر در آمده اشاره کرد که الحق در بین مخاطبین فارسی خوان از بهترین مقالات جامع در خصوص این کریدور تاریخی و داشته های آن محسوب میشود .

اما آنچه در این بررسی بیش از پیش توجه مرا به خود جلب نمود وجود سنگ قبر تاریخی متعلق به دوران صفوی در یکی از این مقابر بود که در مقالات به آن اشاره شده ، اما در بررسی های اخیر در محل گزارش نشده بود و بیم آن میرفت که یا دزدیده شده و یا به کلی تخریب شده باشد. آنچه در آخرین بازدید از محل جالب توجه مینمود اینکه سنگ قبر موصوف که در اثر یک حفاری غیر مجاز به داخل گودالی افتاده بود ، در اثر یک حفاری غیر مجاز دیگر در کنار آن محل مجدادا سر از زیر خاک بیرون آورده بود و با کمال شگفتی و مسرت همچنان در محل وجود داشت ، بی تردید بهترین گزینه برای حفاظت از این سند تاریخی انتقال آن به محل مناسب دیگری چون موزه بود تا هم از خطر تخریب و سرقت نجات یابد و هم به عنوان سندی تاریخی از دوران صفوی در معرض دید عموم قرار گیرد . بر همین اساس و با توجه به هماهنگی های انجام پذیرفته و با کمال دقت و سنگ قبر فوق به موزه سنگ در بنای تاریخی سه گنبد منتقل گردید تا در معرض دید عموم علاقه مندان قرار گیرد  . سنگ قبر موصوف از نوع قبور صندوقی و از جنس سنگ آهک بوده و کتیبه موجود برروی سنگ در نقش محرابی و قرائت آن با مضمون : فی الشهر ربیع الثانی سنه 1110 در ایام شاه سلطان حسین سردار عباسقلی خان زیاد اوغلی بر مناقشه شیخ سلیمان میباشد .





فی الشهر ربیع الثانی سنه 1110 در ایام شاه سلطان حسین سردار عباسقلی خان زیاد اوغلی بر مناقشه شیخ سلیمان

نوروز خجسته...

نوروز به تمام عزیزان و سروران ارجمندم خجسته باد.

کوتاهی میراث‌فرهنگی در انجام وظایفش خیانت به مردم است...


خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ گروه میراث‌فرهنگی ـ در طول 10 سال گذشته میراث‌فرهنگی کشور با بحران‌های جدی در مسائل کلان خود مواجه بود. میراث‌فرهنگی کشور با تمام عظمت تاریخی‌اش تبدیل به  شیر بی‌یال و دمی شده بود که براحتی از آن تغذیه می‌شد. آنطور که کارشناسان اذعان می‌کردند این مشکلات به‌قدری دامنه پیدا کرده بود که تاثیرات مخرب آن حتی در اتخاذ تصمیمات مدیریتی استان‌ها نمایان بود. این درحالی است که مهدی حجت، معاون میراث‌فرهنگی کشور اعتقاد دارد، کوتاهی سازمان میراث‌فرهنگی در وظیفه‌اش خیانت به مردم است.
«مهدی حجت» قائم‌مقام و معاون سازمان میراث‌فرهنگی کشور در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری میراث‌فرهنگی درخصوص تغییرات مدیریتی استان‌ها و اتخاذ تصمیمات نادرست برخی مدیران اداره‌های میراث‌فرهنگی در رابطه با بناها و محوطه‌های تاریخی گفت: میراث‌فرهنگی کشور همانند شیری است که به‌محض آنکه ناتوان شود و به زمین بیفتد از پیکر آن تغذیه می‌شود. 
او تاکید کرد: وقتی مرکز میراث‌فرهنگی در کشور فاقد قدرت و توجه کافی باشد کاملا طبیعی است که در شهرستان‌ها واحد‌ها ضعیف می‌شوند و تنها به منافع زودگذر اهمیت می‌دهند. درحال‌حاضر اگر در حریم‌ها ساخت و سازی انجام می‌شود و به میراث‌فرهنگی توجهی نمی‌شود یک دلیل آن به مردم بر می‌گردد که به‌ آن‌ها آگاهی داده نشده است. اما دلیل دیگر به عدم کفایت و قدرتمند نبود سازمان میراث‌فرهنگی برمی‌گردد. سازمانی که نتوانسته بر اساس وظیفه قانونی خود عمل کند.
معاون میراث‌فرهنگی کشور به تصمیمات نادرستی که توسط مسئولان میراث‌فرهنگی کشور اتخاذ می‌شود تاکید کرد. به اعتقاد او، سازمان میراث‌فرهنگی وقتی اجازه می‌دهد به آثار و محوطه‌های تاریخی تجاوز شود در حقیقت به مردم خیانت کرده است. مردم این نهاد را وکیلی می‌دانند که به حفاظت از ارزش‌های تاریخی مردم بپردازد و از آن‌ها دفاع کند. در صورتی که اگر وظایف خود را به‌درستی انجام ندهیم نه‌تنها به‌نفع مردم نیست که سازمان میراث‌فرهنگی تبدیل به وکیل سست عنصری می‌شود که نتوانسته به‌ وظیفه خود عمل کند.
حجت تاکید کرد: هر اثر و حریمی که تخریب و از فهرست آثار ملی کشور خارج می‌شود در واقع حقی  از حقوق عموم مردم جامعه تضییع شده، و این مسئله کوچکی نیست و دادگاه‌ها باید به محاکمه افراد خاطی بپردازند. چراکه به وظیفه قانونی خود عمل نکرده‌اند.
میراث‌فرهنگی در چشم مردم مزاحمی بیش نیست!
معاون میراث‌فرهنگی کشور با بیان اینکه هر ارگانی ممکن است در روند انجام وظیفه‌اش با مشکلاتی مواجه شود و این مشکلات نباید مانع از فعالیت‌ها شود ادامه داد: میراث‌فرهنگی بر اساس قانون مکلف است از میراث‌ کشور به‌درستی حفاظت کند. در این میان هر ارگانی ممکن است در راستای وظایف خود به مشکلاتی برخورد کند. به‌عنوان مثال شهرداری اجازه ساخت بیش از 3 طبقه را نمی‌دهد اما یک فرد چون بر مال خویش مسلط است می‌خواهد که در ارتفاع بیش از حد مجاز ساخت و ساز کند. در اینجا شهرداری مانع محسوب می‌شود و نمی‌تواند برخلاف تعهداتش عمل کند بنابراین مسئولیت در مالکیت ایجاد می‌کند.
حجت معتقد است، وقتی می‌گوییم یک بنایی اثر تاریخی است یعنی متعلق به جامعه است و نمی‌توان دست به تخریب آن زد. میراث‌فرهنگی نه‌تنها قصد ندارد برای مردم محدودیت ایجاد کند که از حقوق مردم به نفع آن ها دفاع می‌کند. تفکری که هنوز آنطور که باید به اذهان مردم منتقل نشده و هنوز میراث‌فرهنگی را به‌چشم مزاحم می‌بینند که مانع از توسعه، رشد و پیشرفت می‌شود.
او همچنین بیان کرد، کشورهای در حال توسعه زمانی‌ می‌توانند به توسعه دست پیدا کنند که از الگوی کشورهای توسعه یافته پیروی نکنند. شعار ایران همیشه این بوده که ما نه‌شرقی هستیم نه غربی. شعار ایران همواره این بوده که الگوی ما ارزش‌های ایرانی است. و زمانی می توانیم بگوییم که توسعه در ایران اتفاق افتاده که جلوی شبیه دیگران شدن را بگیریم و اجازه بدهیم که شکل خودمان بودن تداوم پیدا کند.
حجت تاکید کرد: ایرانیان درطول تاریخ و در تمام عرض این جغرافیا تمدنی را ایجاد کردند و هم‌اکنون می‌خواهند این تمدن را ادامه دهند و دراین میان مسئولیت سازمان میراث‌فرهنگی اینست که ما روی پای خود بایستیم و اجازه ندهیم ریشه‌های فرهنگی تاریخی این کشور با زندگی امروز قطع شود.

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم...



  اخبار چند روز اخیر از سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشور برای همه آنانی که دل در گرو فرهنگ ، هویت تاریخی و تمدن این سرزمین دارند اخبار خوشایندی است ، به قول حضرت حافظ  بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم . بی تردید یکی از دغدغه های اصلی پس از انتصاب دکتر روحانی موضوع سکانداری سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری کشور بود .سازمانی که به اذعان عموم مشتاقان این عرصه آنقدر رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته بود که تقریبا تنها فرهنگ لایه ای تصنعی بر پیکر آن محسوب میشد . با آمدن محمد علی نجفی امید به بازگشت به جایگاه واقعی حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی به جایگاهی در شآن و مرتبه آن قوت گرفت و چند روز پس از آن با بهترین انتخابها در این حوزه کام دوستداران و علاقه مندان آن را شیرین نمود . انتصاب مهندس حجت که نسل اول میراث فرهنگی وی را پایه گذار اصلی این سازمان میدانند در قامت قائم مقام و معاون میراث فرهنگی کشور ، مهندس سید محمد بهشتی به عنوان مشاور فرهنگی و شخصیتی که به حق یک تئوریسین فرهنگ و تمدن ایرانی است  و جلیل گلشن از پیشکسوتان باستان شناسی کشور به عنوان رییس پژوهشگاه سازمان با سوابق درخشان فرهنگی همه و همه امیدها را به بهبود اوضاع این حوزه و حتی رفع کاستی های چند سال گذشته این بخش امید وار ترکرد .
    

غزنه پایتخت فرهنگی جهان اسلام درسال 2013

  نمایشگاهی شامل آثار مرمرین سده‌های میانه در تالار جدید موزه غزنی در افغانستان، یادآور روزگار رونق و شکوه از دست رفته این شهر کهن است؛ شهری که در سال 2013 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شده و امیدوار است این انتخاب بتواند توجه جامعه جهانی را برای آبادی و نوسازی آن به خود جلب کند.
در سال ۲۰۰۷ سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی کشورهای اس لامی (آیسسکو) غزنی را به همراه شهر مدینه در عربستان و شهر کانو در نیجریه به عنوان مراکز و پایتخت‌های فرهنگی جهان اسلام برای سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد. از آن زمان به بعد کارها و پروژه‌های آماده‌سازی این شهرها در جریان بوده است. در فروردین ماه ۱۳۹۲ (آوریل ۲۰۱۳) و طی مراسمی ویژه، غزنی به طور رسمی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نام‌گذاری شد.

مردم غزنی امیدوارند انتخاب غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ رشد و توسعه پایدار را برایشان به ارمغان بیاورد.
امسال غزنی شاهد مراسم، نمایشگاه‌ها و همچنین افتتاح پروژه‌های مختلفی خواهد بود تا بار دیگر بتواند بر نقش فرهنگی خود در تمدن اسلامی تأکید کند. آثار مرمرین به نمایش درآمده در غزنی نیز بخشی از این برنامه‌های فرهنگی و هنری است.تاریخ و آثار غزنی
غزنی که به آن غزنین و غزنه هم گفته می‌شود در شرق افغانستان قرار دارد. قدمت غزنی به سده‌ها پیش از میلاد مسیح می‌رسد، زمانی که شهر به عنوان یک بازار تجاری در منطقه فعال بود. بطلمیوس نیز در نوشته‌های خود به این موضوع اشاره کرده است. غزنی در زمان کوروش در قلمرو امپراتوری هخامنشی قرار داشت، و سپس در زمان اسکندر مقدونی و جانشینانش، رنگ و بوی هنر و فرهنگ هلنی و یونانی به خود گرفت. پس از آن غزنی به یکی از مراکز بسیار بزرگ و مهم بودایی تبدیل شد و تا زمان حمله اعراب مسلمان نیز این جایگاه خود را حفظ کرد.
غزنی یک بار دیگر در دوران اسلامی نیز توانست به شهری بسیار مهم و کانونی تبدیل شود، یعنی زمانی که سلسله قدرتمند غزنوی این شهر را به پایتختی خود انتخاب و از آن‌جا بر ایران و آسیای مرکزی و شمال هند حکومت کردند. با فتح بخش‌های وسیعی در هند، غنایمی فراوانی از هند به سوی غزنی سرازیر شد. در زمان غوریان شهر مورد تهاجم قرار گرفت، اما بعد به عنوان یکی از پایتخت‌های آنان نیز انتخاب شد و دوره‌ای دیگر از رونق و شکوه را تجربه کرد. غزنی در جریان حمله مغول‌ها به کلی ویران شد.
اکنون از هرکدام از این دوران تاریخی اثری در گوشه و اطراف شهر و خارج از محدوده فعلی آن باقی مانده است. مشهورترین محوطه بودایی در غزنی محوطه تپه سردار است. در تپه سردار یک استوپای بزرگ بر فراز تپه قرار دارد و تعدادی استوپای کوچکتر نیز در اطراف آن هستند. استوپا نوعی بنای تپه مانند است و در آیین بودایی برای نیایش و یا نگهداری اشیاء مقدس ساخته می‌شود. در کاوش‌های باستان‌شناسی در سال‌های دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی نیز یک مجسمه عظیم ۱۸ متری بودا در این منطقه کشف شد. این مجسمه بزرگ که بودا را در حالت لمیده نشان می‌داد، سومین مجسمه بزرگ بودا در افغانستان بود و قدمتش به حدود ۱۵۰۰ سال پیش می‌رسید. در سال ۲۰۰۱ طالبان این مجسمه را نیز به کلی تخریب کرد. از این تخریب کمتر در رسانه‌های مختلف یاد می‌شود.
از دوران غزنوی نیز آثار و ویرانه‌های زیادی بر جای مانده که مشهورترین آن‌ها کاخ و آرامگاه سلاطین و همچنین مناره‌های چند ضلعی غزنوی است. بقایای کاخ مسعود سوم یکی از مشهورترین آثار شهر قدیم غزنی است. کاوش‌های کاخ مسعود در سال‌ ۱۹۵۶ و توسط یک هیئت ایتالیایی انجام شد. در آن زمان مرمرهای بسیار نفیسی از این کاخ ویرانه به دست آمد که از پیشرفت ذوق و مهارت هنری نشان داشت. روی این مرمرها که به عنوان سنگ ازاره دورتا دور تالارهای کاخ و همچنین در نمای آن قرار داشتند اشعاری فارسی با خطی بسیار زیبا و همچنین نقوش هندسی خیره‌کننده‌ای کنده‌کاری شده‌ است.
کندی برخی کارها و پروژه‌های فرهنگی و عمرانی در سالی که به نام غزنی نام‌گذاری شده مورد انتقاد برخی فعالان فرهنگی در افغانستان قرار گرفته است.
این مرمرها در میان مورخان و منتقدان هنر دوران اسلامی به عنوان یکی از عالی‌ترین نمونه‌های هنری عصر غزنوی شناخته می‌شود. بخشی از این مرمرها هم اکنون در موزه‌ هنرهای شرقی رم در ایتالیا نگهداری می‌شود. در طول سال‌ها جنگ و بی‌توجهی، بخش‌هایی از این آثار حیرت‌انگیز در افغانستان از بین رفته است. در نمایشگاهی که در موزه جدید غزنی برگزار شده بخش‌هایی از این آثار در معرض تماشا قرار گرفته‌اند.
مناره‌های مشهور غزنی که در زمان سلطنت سلطان مسعود سوم و بهرام شاه ساخته شدند همچنان در خط آسمان این شهر جلوه فروشی می‌کنند. مناره‌هایی ستاره‌شکل که حدود ۲۰ متر ارتفاع دارند و تزیینات آجری آن‌ها بسیار نفیس است. قلعه غزنی یا بالا حصار نیز یک دژ مستحکم نظامی بوده که هنوز نیز بر فراز شهر قرار دارد. البته این قلعه در دهه‌های اخیر آسیب‌های فراوان دیده است. به هنگام جنگ قلعه بارها به مرکز نظامی تبدیل شد. پس از آن نیز عوامل مختلف باعث فرسایش آن شدند. در سال ۱۳۹۰ بارش برف سنگین بخشی از برج‌های نظامی این قلعه را فروریخت.
موزه هنرهای اسلامی غزنی در بخش روضه، در سمت شرق شهر قرار دارد. موزه در مکان آرامگاه عبدالرزاق برپا شده است. این آرامگاه در دهه ۱۹۶۰ میلادی توسط هیئت ایتالیایی مرمت و به عنوان موزه برای نگهداری آثار هنری دوران اسلامی طراحی شد. با آغاز جنگ داخلی در افغانستان این موزه نیز از ۱۹۸۰ درهای خود را بست و البته آسیب‌هایی دید. پس از جنگ با سرمایه‌گذاری سازمان یونسکو و دولت ایتالیا کارهای مرمتی این بنا دوباره آغاز شد تا بار دیگر میزبان آثار هنری کم‌نظیر افغانستان باشد. در سال ۲۰۱۰ سازمان یونسکو یک دوره آموزشی برای موزه‌داران غزنی برگزار کرد تا بتوانند پس از آن در موزه غزنی مشغول به کار شوند. با این حال ناامنی‌های فراوان در غزنی و مسائل دیگر باعث به تعویق افتادن افتتاح این موزه شده است و هنوز هم کارهای آن به طور کامل به پایان نرسیده. قرار است در مهرماه سال ۱۳۹۲ مرکز فرهنگی غزنی که به آن «مرکز ثقافت اسلامی» نیز گفته می‌شود طی مراسمی رسمی با حضور مهمانان خارجی بازگشایی شود.
با این‌حال کندی برخی کارها و پروژه‌های فرهنگی و عمرانی در سالی که به نام غزنی نام‌گذاری شده مورد انتقاد برخی فعالان فرهنگی در افغانستان قرار گرفته است. مردم غزنی امیدوارند انتخاب غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ رشد و توسعه پایدار را پس از دهه‌‌ها جنگ و بی‌توجهی برایشان به ارمغان بیاورد.
منبع http://www.radiozamaneh.com/72275#.UaUbIZxxyt8