مدیر پایگاه جهانی تخت سلیمان تغییر کرد

 پیش از ظهر امروز در مراسمی که در محل سالن جلسات اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی برگزار شد علی بیننده به عنوان مدیر جدید پایگاه جهانی تخت سلیمان معرفی و از تلا شهای فرهاد عزیزی مدیر پیشین این مجموعه تقدیر شد .در این مراسم  جعفر ذوالفقاری مدیر کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی ضمن بیاناتی مجموعه جهانی تخت سلیمان را ظرفیتی بی بدیل برشمرد و خواستار باز مهندسی دراین حوزه شد وی ساماندهی وضعیت پرسنلی و کارشناسی تخت سلیمان را مهمترین الویت این مجموعه عنوان و پیشنهاد برگزاری همایش مدیران پایگاههای جهانی را در محل این مجموعه ارائه کرد.در ادامه جلسه مهندس فرهاد عزیزی و دکتر علی بیننده به ایراد سخن و ارائه نقطه نظرات پرداختند ومتن حکم مدیریت بیننده قرائت و توسط جعفر ذوالفقاری قائم مقام رییس سازمان در استان تنفیذ شد .
در این حکم که به امضاء محمد شریف ملک زاده معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری کشور رسیده آمده است :
 جناب آقای علی بیننده
با سلام
مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان با آثار تاریخی مربوط به دوره های مختلف و در هم کناری با طبیعت زیبا به عنوان یکی از مهمترین و پر جاذبه ترین آثار تاریخی – فرهنگی و طبیعی کشور مطرح می باشد .
نظر به اینکه مدیریت چنین مجموعه ای با همه ظرفیت های موجود  نیازمند آگاهی و شناختی مدبرانه و همه جانبه میباشد ، لذا به پیشنهاد معاون محترم میراث فرهنگی و با توجه به سوابق علمی و تجربی جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان مدیر پایگاه میراث جهانی تخت سلیمان منصوب میشوید .
امید است در پرتو عنایات حق تعالی از تمام توان و تجربه خود جهت پیشرفت اهداف علمی و فرهنگی سازمان بهره گرفته ، ضمن هماهنگی با مدیریت امور پایگاهها و شرح وظایف پیوست و تعامل با مدیریت استانی و ستادی نسبت به انجام امور محوله اقدام نمایید.
گفتنی است علی بیننده در سالهای 88-1387 به مدت 9 ماه سرپرستی این مجموعه را به عهده داشت ، وی دانش آموخته دکتری باستان شناسی با گرایش پیش از تاریخ  از دانشگاه تربیت مدرس و استاد دانشگاه است ، فرهاد عزیزی نیز به جهت تجارب ارزنده در این حوزه چندی پیش به عنوان مدیر پایگاههای میراث جهانی کشور برگزیده شد . مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر تکاب در جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته و آثاری از دوران پیش از تاریخ تا دوران معاصر را در خود جای داده است . این محل به جهت وجود آتشکده آذر گشنسب به عنوان بزرگترین آتشکده دوران ساسانی مورد توجه بوده و در سال 2003 و در بیست و هفتمین نشست یونسکو به عنوان میراث جهانی با شماره 1077 معرفی گردید .

غزنه پایتخت فرهنگی جهان اسلام درسال 2013

  نمایشگاهی شامل آثار مرمرین سده‌های میانه در تالار جدید موزه غزنی در افغانستان، یادآور روزگار رونق و شکوه از دست رفته این شهر کهن است؛ شهری که در سال 2013 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شده و امیدوار است این انتخاب بتواند توجه جامعه جهانی را برای آبادی و نوسازی آن به خود جلب کند.
در سال ۲۰۰۷ سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی کشورهای اس لامی (آیسسکو) غزنی را به همراه شهر مدینه در عربستان و شهر کانو در نیجریه به عنوان مراکز و پایتخت‌های فرهنگی جهان اسلام برای سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد. از آن زمان به بعد کارها و پروژه‌های آماده‌سازی این شهرها در جریان بوده است. در فروردین ماه ۱۳۹۲ (آوریل ۲۰۱۳) و طی مراسمی ویژه، غزنی به طور رسمی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام نام‌گذاری شد.

مردم غزنی امیدوارند انتخاب غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ رشد و توسعه پایدار را برایشان به ارمغان بیاورد.
امسال غزنی شاهد مراسم، نمایشگاه‌ها و همچنین افتتاح پروژه‌های مختلفی خواهد بود تا بار دیگر بتواند بر نقش فرهنگی خود در تمدن اسلامی تأکید کند. آثار مرمرین به نمایش درآمده در غزنی نیز بخشی از این برنامه‌های فرهنگی و هنری است.تاریخ و آثار غزنی
غزنی که به آن غزنین و غزنه هم گفته می‌شود در شرق افغانستان قرار دارد. قدمت غزنی به سده‌ها پیش از میلاد مسیح می‌رسد، زمانی که شهر به عنوان یک بازار تجاری در منطقه فعال بود. بطلمیوس نیز در نوشته‌های خود به این موضوع اشاره کرده است. غزنی در زمان کوروش در قلمرو امپراتوری هخامنشی قرار داشت، و سپس در زمان اسکندر مقدونی و جانشینانش، رنگ و بوی هنر و فرهنگ هلنی و یونانی به خود گرفت. پس از آن غزنی به یکی از مراکز بسیار بزرگ و مهم بودایی تبدیل شد و تا زمان حمله اعراب مسلمان نیز این جایگاه خود را حفظ کرد.
غزنی یک بار دیگر در دوران اسلامی نیز توانست به شهری بسیار مهم و کانونی تبدیل شود، یعنی زمانی که سلسله قدرتمند غزنوی این شهر را به پایتختی خود انتخاب و از آن‌جا بر ایران و آسیای مرکزی و شمال هند حکومت کردند. با فتح بخش‌های وسیعی در هند، غنایمی فراوانی از هند به سوی غزنی سرازیر شد. در زمان غوریان شهر مورد تهاجم قرار گرفت، اما بعد به عنوان یکی از پایتخت‌های آنان نیز انتخاب شد و دوره‌ای دیگر از رونق و شکوه را تجربه کرد. غزنی در جریان حمله مغول‌ها به کلی ویران شد.
اکنون از هرکدام از این دوران تاریخی اثری در گوشه و اطراف شهر و خارج از محدوده فعلی آن باقی مانده است. مشهورترین محوطه بودایی در غزنی محوطه تپه سردار است. در تپه سردار یک استوپای بزرگ بر فراز تپه قرار دارد و تعدادی استوپای کوچکتر نیز در اطراف آن هستند. استوپا نوعی بنای تپه مانند است و در آیین بودایی برای نیایش و یا نگهداری اشیاء مقدس ساخته می‌شود. در کاوش‌های باستان‌شناسی در سال‌های دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی نیز یک مجسمه عظیم ۱۸ متری بودا در این منطقه کشف شد. این مجسمه بزرگ که بودا را در حالت لمیده نشان می‌داد، سومین مجسمه بزرگ بودا در افغانستان بود و قدمتش به حدود ۱۵۰۰ سال پیش می‌رسید. در سال ۲۰۰۱ طالبان این مجسمه را نیز به کلی تخریب کرد. از این تخریب کمتر در رسانه‌های مختلف یاد می‌شود.
از دوران غزنوی نیز آثار و ویرانه‌های زیادی بر جای مانده که مشهورترین آن‌ها کاخ و آرامگاه سلاطین و همچنین مناره‌های چند ضلعی غزنوی است. بقایای کاخ مسعود سوم یکی از مشهورترین آثار شهر قدیم غزنی است. کاوش‌های کاخ مسعود در سال‌ ۱۹۵۶ و توسط یک هیئت ایتالیایی انجام شد. در آن زمان مرمرهای بسیار نفیسی از این کاخ ویرانه به دست آمد که از پیشرفت ذوق و مهارت هنری نشان داشت. روی این مرمرها که به عنوان سنگ ازاره دورتا دور تالارهای کاخ و همچنین در نمای آن قرار داشتند اشعاری فارسی با خطی بسیار زیبا و همچنین نقوش هندسی خیره‌کننده‌ای کنده‌کاری شده‌ است.
کندی برخی کارها و پروژه‌های فرهنگی و عمرانی در سالی که به نام غزنی نام‌گذاری شده مورد انتقاد برخی فعالان فرهنگی در افغانستان قرار گرفته است.
این مرمرها در میان مورخان و منتقدان هنر دوران اسلامی به عنوان یکی از عالی‌ترین نمونه‌های هنری عصر غزنوی شناخته می‌شود. بخشی از این مرمرها هم اکنون در موزه‌ هنرهای شرقی رم در ایتالیا نگهداری می‌شود. در طول سال‌ها جنگ و بی‌توجهی، بخش‌هایی از این آثار حیرت‌انگیز در افغانستان از بین رفته است. در نمایشگاهی که در موزه جدید غزنی برگزار شده بخش‌هایی از این آثار در معرض تماشا قرار گرفته‌اند.
مناره‌های مشهور غزنی که در زمان سلطنت سلطان مسعود سوم و بهرام شاه ساخته شدند همچنان در خط آسمان این شهر جلوه فروشی می‌کنند. مناره‌هایی ستاره‌شکل که حدود ۲۰ متر ارتفاع دارند و تزیینات آجری آن‌ها بسیار نفیس است. قلعه غزنی یا بالا حصار نیز یک دژ مستحکم نظامی بوده که هنوز نیز بر فراز شهر قرار دارد. البته این قلعه در دهه‌های اخیر آسیب‌های فراوان دیده است. به هنگام جنگ قلعه بارها به مرکز نظامی تبدیل شد. پس از آن نیز عوامل مختلف باعث فرسایش آن شدند. در سال ۱۳۹۰ بارش برف سنگین بخشی از برج‌های نظامی این قلعه را فروریخت.
موزه هنرهای اسلامی غزنی در بخش روضه، در سمت شرق شهر قرار دارد. موزه در مکان آرامگاه عبدالرزاق برپا شده است. این آرامگاه در دهه ۱۹۶۰ میلادی توسط هیئت ایتالیایی مرمت و به عنوان موزه برای نگهداری آثار هنری دوران اسلامی طراحی شد. با آغاز جنگ داخلی در افغانستان این موزه نیز از ۱۹۸۰ درهای خود را بست و البته آسیب‌هایی دید. پس از جنگ با سرمایه‌گذاری سازمان یونسکو و دولت ایتالیا کارهای مرمتی این بنا دوباره آغاز شد تا بار دیگر میزبان آثار هنری کم‌نظیر افغانستان باشد. در سال ۲۰۱۰ سازمان یونسکو یک دوره آموزشی برای موزه‌داران غزنی برگزار کرد تا بتوانند پس از آن در موزه غزنی مشغول به کار شوند. با این حال ناامنی‌های فراوان در غزنی و مسائل دیگر باعث به تعویق افتادن افتتاح این موزه شده است و هنوز هم کارهای آن به طور کامل به پایان نرسیده. قرار است در مهرماه سال ۱۳۹۲ مرکز فرهنگی غزنی که به آن «مرکز ثقافت اسلامی» نیز گفته می‌شود طی مراسمی رسمی با حضور مهمانان خارجی بازگشایی شود.
با این‌حال کندی برخی کارها و پروژه‌های فرهنگی و عمرانی در سالی که به نام غزنی نام‌گذاری شده مورد انتقاد برخی فعالان فرهنگی در افغانستان قرار گرفته است. مردم غزنی امیدوارند انتخاب غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۳ رشد و توسعه پایدار را پس از دهه‌‌ها جنگ و بی‌توجهی برایشان به ارمغان بیاورد.
منبع http://www.radiozamaneh.com/72275#.UaUbIZxxyt8

تپه قالاباشی نقده در معرض تخریب ...

دشت سلدوز برای بسیاری از محققین در حوزه مطالعات باستان شناسی خصوصا آندسته از پژوهشگرانی که در حوزه مطالعاتی شمال غرب ایران و شرق آناتولی به پژوهش و تحقیق میپردازند از اهمیت بسیاری برخوردار است . این دشت  در نیم قرن گذشته محل پروژه مطالعاتی دانشگاه پنسیلوانیای امریکا از دوران پیش از تاریخ تا دوران آهن را شامل میشود که سرپرست آن یعنی رابرت دایسون با مقالات متعدد علمی بسیار شناخته شده است .از سوی دیگر وجود ومطالعه روشمند انجام شده در خصوص محوطه های این دشت مانند حاجی فیروز، عقرب تپه ، پیزدلی ،دالما، حسنلو و... واز سوی دیگر انتشارات مقالات علمی فراوان در این حوزه در سطح جهانی اعتبار ویژه ای به دشت سلدوز از دیدگاه مطالعات باستانشناسی بخشیده است .

ادامه مطلب ...